لقاح مصنوعی از دیدگاه حقوقی (قسمت اول)
سپتامبر 17, 2016لقاح مصنوعی از دیدگاه حقوقی ( قسمت دوم )
سپتامبر 24, 2016بروز رسانی 1401/05/20
بررسی احكام سقط جنين يا سقط حمل
احكام سقط جنين: سقط جنين يا سقط حمل يكی از جرائمی است كه جوامع پيوسته با آن درگير بوده اند و راه يابی براي مقابله با آن از جمله مسائل و مشكلات جوامع بشری بوده و از ديرباز نيز مقررات خاصی براي جلوگيری از وقوع اين پديده و تعقيب و مجازات مرتكبان آن تدوين شده است.
سایت وکیل خانواده توضیح می دهد :
احکام فقهی
حرمت سقط جنین سقط جنين يا سقط حمل
از نظر فقهای شیعه، سقط جنین از روی عمد، حرام است.[۱۹] در این حکم، اختلافی میان فقها نیست.[۲۰]
در حرام بودن سقط جنین، بین این که جنین از راه مشروع و یا از راه زنا ایجاد شده باشد، فرقی نیست.[۲۱]
همچنین بنا به اجماع فقها در حرمت سقط جنین، فرقی میان مراحل مختلف جنین نیست.[۲۲]
بنابراین، پس از انعقاد نطفه و استقرار نطفه در جدار رحم که مبدأ رشد جنین است، سقط آن حرام است.[۲۳]
سقط جنین، خواه قبل از دمیدن روح در جنین باشد یا بعد از آن و خواه با رضایت والدین باشد یا بدون رضایت آنها، در همه این حالات حرام است.[۲۴]
ادله فقها در حرمت اجکام سقط جنین عبارتند از:
عمومات حرمت قتل مانند: آیه ۱۵۱ سوره انعام «وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ؛ و انسانی را که خدا محترم شمرده جز به حق، نکشید.»[۲۵]
به نظر آیتالله مکارم شیرازی در صورتی میتوان از این آیه برای حرمت سقط جنین استفاده کرد که خلقت جنین تمام شده و روح در آن دمیده شده باشد و مراحل قبل از آن مشمول آیه مذکور نیست.[۲۶]
روایات امامان معصوم(ع) مانند موثقه اسحاق بن عمار از امام کاظم(ع) که شیخ صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه[۲۷] نقل کرده است، «درباره زنی که خوف باردار شدن دارد آیا میتواند نطفهای را که در رحم خود دارد با خوردن دارو از بین ببرد؟ امام(ع) این عمل را تجویز نکرده و میگوید: اولین چیزی که خلق میشود، نطفه است.»[۲۸]
جنین ناقص
اگر جنین، ناقصالخلقه و یا معلول باشد، بنا به نظر امام خمینی،[۲۹] آیتالله خویی[۳۰] و آیتالله سیستانی،[۳۱] سقط آن حتی قبل از دمیدن روح جایز نیست.
اگر جنین ناقص یا معلول، پس از تولد بهطور یقین موجب عسر و حرج پدر و مادر گردد، فقهایی مانند آیت الله تبریزی[۳۲] و آیتالله مکارم شیرازی،[۳۳] آیت الله فیاض[۳۴] و آیتالله خامنهای[۳۵] فقط قبل از دمیده شدن روح و قبل از آن که جنین به صورت انسان کامل در بیاید، سقط آن را جایز دانستهاند؛
اما پس از دمیدهشدن روح، سقط آن را جایز نمیدانند؛ زیرا جنین ناقصی که روح در آن دمیده شده است مانند انسان کامل است و ادله حرمت قتل نفس، سقطِ جنینِ ناقص را هم شامل میشود.[۳۶]
ضرر به مادر
اگر باقیماندن جنین در رَحِم مادر، برای سلامتی مادر ضرر داشته باشد و یا موجب عسر و حرج برای او شود بهگونهای که عادتاً توانایی تحمل آن را نداشته باشد، در این حالت بنا به نظر آیتالله سیستانی، سقط جنین پیش از دمیدهشدن روح جایز بوده و پس از دمیدهشدن روح مطلقاً جایز نیست.[۳۷]
در جایی که باقی ماندن جنین در رحم، موجب مرگ مادر گردد و امر دایر باشد بین نجات جان مادر یا جنین، در جواز و عدم جواز سقط جنین در این مورد، میان فقها اختلاف نظر است:[۳۸]
از نظر بیشتر فقهای شیعه، سقط پیش از دمیدن روح در جنین، جایز است؛[۳۹] زیرا در این مورد حفظ حیات مادر بر حفظ جنینی که فعلا فاقد حیات است، اولویت دارد.[۴۰]
اگر پس از دمیده شدن روح باشد:
بنا به نظر صاحب عروه[۴۱] و سید عبدالاعلی سبزواری[۴۲] و آیتالله صافی گلپایگانی[۴۳] سقط جنین جایز نیست؛
زیرا هیچ رجحان شرعی برای نجات جان مادر نسبت به جنین و برعکس وجود ندارد و در این حالت باید منتظر ماند که قضای الهی چه چیزی را رقم میزند.[۴۴]
طبق دیدگاه آیتالله مکارم شیرازی، این مسئله از امور مشکل است؛ چراکه مادر و جنین دو نفس انسانی هستند که هیچکدام بر دیگری رجحان ندارند.
بنابراین کشتن یکی به خاطر حفظ دیگری جایز نیست؛[۴۵]
اما در جواب استفتائی، سقط جنین را فقط در صورتی که جان مادر در خطر باشد، جایز دانسته است.[۴۶]
بنا به نظر آیتالله خویی اگر بقای جنین در رحم مادر منجر به مرگ مادر شود و پزشکان، سقط جنین را در این مورد تجویز کرده باشند، در این صورت بین وجوب حفظ جان مادر و وجوب حفظ جنین تزاحم پیش میآید و اگر گفته شود هیچیک بر دیگری رجحان ندارد، در این صورت مادر بین حفظ جنین و نجات جان خود از راه اسقاط جنین مخیر است[۴۷] و در صورتی که جنین سقط شود، دیه جنین به عهده کسی است که سقط به دست او محقق شده باشد.[۴۸]
جنین غیر مشروع
در صورتی که حمل از راه زنا و غیر مشروع باشد و حفظ جان و حرمت و آبروی زن متوقف بر سقط جنین باشد، برخی از فقها مانند سید عبدالاعلی سبزواری، مطلقا سقط جنین را جایز نمیدانند.[۴۹]
طبق فتوای آیتالله خویی، اگر پیش از دمیدهشدن روح در جنین باشد و بقای آن برای مادر حرج و مشکل داشته باشد و امکان سفر به محل دوردستی برای وضع حمل نباشد، سقط جنین جایز است.[۵۰]
و در صورت دمیده شدن روح، سقط مطلقاً جایز نبوده و زن حامله از زنا میتواند به نقطه دوری سفر کرده و در آنجا وضع حمل نماید.[۵۱]
آیتالله مکارم شیرازی در جواب این استفتاء «دختری از زنا حامله شده است در صورت پی بردن خانواده، احتمال کشتن وی وجود دارد، آیا میتواند سقط جنین کند؟» گفته است:
در صورتی که واقعاً جان او در خطر باشد و جنین به چهار ماهگی نرسیده باشد، مجاز است سقط جنین کند.[۵۲]
قصاص
گروهی از فقهای شیعه مانند: سلار دیلمی،[۵۳] محقق حلی[۵۴] و صاحب جواهر[۵۵] و همچنین سید عبدالاعلی سبزواری[۵۶] بر این نظرند که در سقط کردن عمدی جنین، پس از دمیدهشدن روح در آن، قصاص ثابت است؛
زیرا موجب خروج روح از جنین شده و اطلاق ادله ثبوت قصاص این مورد را نیز شامل میشود.[۵۷] آیتالله خویی در کتاب مبانی تکمله المنهاج این حکم را به مشهور نسبت داده و آن را رد کرده است.[۵۸] وی با استناد به صحیحه ابو بصیر از امام باقر(ع):
«لا قود لمن لا یقاد منه؛ قاتل کسی که قصاص در حقش ثابت نیست، قصاص نمیشود»، قاتل جنین را مانند کسی که بچه صغیر یا شخص مجنون را کشته، مستحق قصاص نمیداند[۵۹] و فقط دیه جنین را در حق قاتل جنین ثابت دانسته است.[۶۰]
عدهای از فقهای معاصر مانند آیت الله گلپایگانی،[۶۱] آیتالله فاضل لنکرانی،[۶۲] آیتالله منتظری،[۶۳] آیتالله وحید خراسانی[۶۴] و آیتالله مکارم شیرازی،[۶۵] قاتل جنینی که روح در آن دمیده شده، از روی عمد را سزاوار قصاص ندانسته و فقط دیه را ثابت میدانند.
دیه
به گفته فقها دیه جنین بر عهده کسی میباشد که سقط به دست او یا با فعل او انجام گرفته است.[۶۶]
دیه جنین با توجه به مراحل رشد و تکوّن آن متفاوت[۶۷] و به صورت زیر است:
دیه جنینی که در مرحله نطفه است و هنوز اندامهای آن شکل نگرفته، بیست دینار است.[۶۸]
جنینی که در مرحله عَلَقه (خون بسته شده) است، دیه آن چهل دینار است.[۶۹]
دیه جنینی که در مرحله مُضْغه (قطعه گوشت دارای رگ و عروق) است، شصت دینار میباشد.[۷۰]
دیه جنینی که در مرحله عظام یا استخوان بندی بوده، هشتاد دینار است.[۷۱]
دیه جنینی که اندامهای آن شکل گرفته است، پیش از دمیده شدن روح در آن، صد دینار و پس از دمیده شدن روح، دیه یک انسان کامل؛ یعنی هزار دینار است.[۷۲]
امام خمینی در احکام فوق بین این که جنین پسر باشد یا دختر، فرقی قائل نشده است.[۷۳]
بیشتر فقها، دیه جنینی که کامل بوده و روح در آن دمیده شده است را اگر پسر باشد، دیه کامل یعنی هزار دینار و اگر دختر باشد، نصف یعنی پانصد دینار در نظر گرفتهاند.[۷۴]
کفاره
بر کسی که سقط جنین به دست او انجام گرفته است، اگر پیش از دمیده شدن روح باشد، بنا به اجماع فقهای شیعه، کفاره لازم نمیآید؛[۷۵]
اما اگر پس از دمیده شدن روح در جنین باشد، به جهت آن که عنوان قتل بر آن صدق میکند، کفاره واجب میشود.[۷۶]
بنا به نظر فقها کفاره سقط جنین همان کفاره قتل؛
یعنی آزاد کردن برده و در صورت عدم امکان آن، دو ماه روزه گرفتن و در صورت عدم امکان آن اطعام شصت فقیر است.[۷۷]
به لحاظ اخلاقی
سقط جنین یکی از مهمترین مسائل در اخلاق پزشکی است.[۷۸]
داوریهای اخلاقی متفاوت درباره سقط جنین، ناشی از نگرشهای متفاوت نسبت به جنین بوده که در چهار دیدگاه کلی دستهبندی میشود:[۷۹]
جنین صرفا یک بافت است و نه چیز دیگر.
جنین، انسان بالقوه است.
جنین، انسان کامل است و حقوق انسانهای کامل را دارد.
جنین، جزئی از مادر است.[۸۰]
بر این اساس به طور کلی سه دیدگاه اخلاقی درباره سقط جنین وجود دارد:[۸۱]
دیدگاه موافقان
جنین جزئی از بدن مادر است و مادر حق تصمیمگیری در مورد بدن خود دارد. پس مادر همانگونه که در باردار شدن آزاد است، در پایان دادن به بارداری نیز آزاد است.[۸۲]
تنها «اشخاص اخلاقی» دارای حقوق اخلاقی مانند حق حیات و حق مصونیت از قتل، هستند. شخص اخلاقی، انسانی است که ویژگیهایی همچون آگاهی، تعقل، استعداد برقراری ارتباط و خودآگاهی دارد.[۸۳] جنین شخص اخلاقی نیست، پس مشمول حق حیات و حق مصونیت از قتل نیست.[۸۴]
دیدگاه مخالفان
جنین، از لحظه نخست لقاح، عضو کاملی از جامعه بشری و یک انسان کامل به شمار میرود. قتل هر انسانی از جمله جنین، از لحاظ اخلاقی نادرست است.[۸۵
از بین بردن انسانی که میتواند در آینده دارای فعالیت و تجارب لذتبخش باشد، به لحاظ اخلاقی نادرست است.
در سقط جنین، جنین از تمام فعالیتها و تجربیات لذتبخشی که در آینده ممکن است مانند یک انسان کامل داشته باشد، محروم میشود. بنابراین سقط جنین به لحاظ اخلاقی نادرست است.[۸۶]
دیدگاه میانه
بنا به گفته سید حسن اسلامی، اخلاقپژوه معاصر، در رهیافت میانه میان مراحل مختلف شکلگیری جنین تمایز گذاشته میشود و در مواردی که جنین هنوز کاملا شکل نگرفته، سقط آن اخلاقا جایز است؛ اما در مواردی که جنین به قالب انسانی در آمده، سقط آن مجاز نیست.[۸۷]
گروهی از فلاسفه اخلاق بر این باورند که جنین در دورهای که توانایی احساس درد و لذت را داشته باشد به مثابه یک انسان کامل در نظر گرفته میشود و این اتفاق در سه ماهه اول بارداری رخ میدهد.
بنابراین سقط آن تا پیش از این دوره به لحاظ اخلاقی جایز و پس از آن جایز نیست.[۸۸]
منبع : ویکی شیعه
وکیل دعاوی خانواده ادامه می دهد :
پاسخ سوالات شرعی درباره احکام «سقط جنین»
در کشورهای مختلف، متناسب با نوع دیدگاه مکاتب عقیدتی آنها، قوانین متفاوتی در مورد سقط جنین وضع شده است. از دیدگاه فقهای امامیه، جنین موجودی محترم است و سقط آن، بجز مواردی که به عنوان ثانوی مجاز شناخته شده است، حرام و نامشروع است و جایز نیست.
حجت الاسلام و المسلمین مهدی آذری طوسی، سخنران و کارشناس امور دینی به خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: در مورد سقط جنین باید به دو نکته ضروری اشاره کرد؛ اول اینکه مادامی که هنوز در بدن و کالبد جنین روح دمیده نشده است آیا میتوان این جنین را سقط کرد یا خیر؟ و نکته دیگر بعد از دمیده شدن روح تکلیف چیست؟
در جواب این دو سوال باید گفت تا قبل از دمیده شدن روح سقط جنین حرام است منتها عنوان قتل نفس بر آن صادق نیست. این حرام مانند محرمات دیگر است که اگر عنوان ضرر یا مشقت آن به هرنحوی که برای پدر و مادرغیرقابل تحمل باشد یا ایجاد عسر و حرج شدید کند، هرکدام از این عناوین مانند این که روزه خواری حرام است و بر اساس ضرر و مشقت میتوان ارتکاب این حرمت را مجاز دانست در اینجا نیز به همین نحو است.
البته این موضوع تا زمانی است که روح دمیده نشده باشد و تشخیص این امر بر عهده پزشک قانونی است. برخی گمان میکنند مادامی که روح دمیده نشده بدون وجود این عناوین ثانویه خاص (عسر، حرج و مشقت) نیز میتوان جنین را سقط کرد که به هیچ وجه جایز نیست این فعل حرام را انجام داد.
اما بعد از دمیده شدن روح عنوان قتل نفس بر آن صادق است و احکام خاص خودش را دارد. اگر زمان دمیده شدن روح حتی عنوان ضرر و مشقت وجود داشته باشد باز نمیتوان به هیچ شکلی این جنین را سقط کرد.
تنها موردی که بعد از دمیده شدن روح علما ذکر کردند یک مصداق بسیار نادر و خاص دارد که مادر و فرزند هر دو در معرض خطر هستند و یکی از بین میرود و فقط یکی زنده میماند؛
در اینجا به عهده پزشک جراح است که کدام را فدای دیگری کند، اما به طور کلی بعد از دمیده شدن روح جنین دیگر یک نفس و انسان حساب میشود.
حجت الاسلام و المسلمین آذری طوسی به سوالات شرعی شما هم پاسخ داده است که میتوانید در ادامه آن را بخوانید:
مقدار دیه سقط جنین چقدر است؟
دیه براى نطفه ۲۰ مثقال شرعى طلاى سکه دار؛ براى علقه (خون بسته شده) ۴۰ مثقال و براى مضغه (پاره گوشت) ۶۰ مثقال است. اگر استخوان داشته و بدون گوشت باشد، ۸۰ مثقال و اگر گوشت آن را پوشانده و خلقت کامل شده باشد، ۱۰۰ مثقال است. اگر روح در آن دمیده شده؛ چنانچه پسر باشد، ۱۰۰۰ مثقال اگر دختر باشد، ۵۰۰ مثقال شرعى طلاى سکه دار دیه دارد. گفتنى است روح در حدود چهار ماهگى، در جنین دمیده مى شود.
من در ۱۸ هفتگی و با مجوز پزشکی قانونی به دلیل ناقص الخلقه بودن جنین در بیمارستان سقط انجام دادم. میخواستم بدانم این کار من گناه داشت؟ باید کفاره بدم؟ من هنوز عذاب وجدان دارم، ولی تمام کارهایی که انجام دادم قانونی بود.
در پاسخ باید گفت چنانچه یک انسان را به خاطر این معایب یا فقر نمیتوان کشت، جنین هم در این حکم است. تنها تفاوتی که جنین روح دمیده شده با دیگران دارد در بحث قصاص و نحوه دیه است، اما در اصل حرمت با یکدیگر مشترک هستند. (در قسمت استثناء و حکم پزشک بیان شد).
اما در ادامه پاسخ باید گفت کسانی که به هر دلیلی این کار را انجام دادند آیا خداوند این افراد را میبخشد؟ خداوند فرموده است غیر از شرک تمام گناهان بخشیدنی است و باید امیدوار بود و همین یأس و ناامیدی گناه بزرگی است و البته باید کفاره و دیه را پرداخت کرد.
پرداخت دیه سقط جنین به عهده چه کسی است؟
به عهده آخرین نفری است که مباشرت در این کار را انجام داده است مثلا اگر دکتر این کار را انجام داد بر عهده دکتر است یا اگر زن دارویی به دستور همسرش مصرف کند تا فرزند سقط شود، چون این عمل را خودش انجام داده دیه بر عهده خودش است.
روح در چه زمانی در کالبد دمیده میشود؟
در حدود چهار ماهگی روح در جنین دمیده میشود البته دمیده شدن روح برای فرزند هیچ معیار خاصی ندارد که دقیق در چه زمانی این اتفاق میافتد و بحثی است که تشخیصش برعهده مکلفین است و صرف اینکه کلامی در بین افراد رایج باشد دلیلی بر دمیده شدن یا نشدن روح نیست.
برخی افراد که سقط جنین میکنند به دلیل فقر و اوضاع مالی نا مساعد است، آیا این دلیل توجیه کننده نیست؟
در پاسخ به این عزیز خداوند در آیه ۳۱ سوره اسراء میفرماید: «وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلَاقٍ ۖ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ ۚ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئًا کَبِیرًا»؛ هرگز فرزندان خود را از ترس فقر به قتل مرسانید (زنده به گور مکنید) که ما رازق آنها و شما هستیم، زیرا قتل فرزندان بسیار گناه بزرگی است.
استفتاء از آیت الله خامنهای درباره احکام سقط جنین
آیا سقط جنین بر اثر مشکلات اقتصادى جایز است؟
سقط جنین به مجرّد وجود مشکلات و سختى هاى اقتصادى جایز نمی شود.
پزشک بعد از معاینه در ماههاى اول حاملگى به زن گفته است که استمرار باردارى احتمال خطر جانى براى او دارد و در صورتى که حاملگى ادامه پیدا کند، فرزندش ناقص الخلقه متولد خواهد شد و به همین دلیل پزشک دستور سقط جنین داده است، آیا این کار جایز است؟ و آیا سقط جنین قبل از دمیده شدن روح به آن جایز است؟
ناقص الخلقه بودن جنین، مجوّز شرعى براى سقط جنین حتّى قبل از ولوج روح در آن محسوب نمی شود، ولى اگر تهدید حیات مادر بر اثر استمرار حاملگى مستند به نظر پزشک متخصص و مورد اطمینان باشد، سقط جنین قبل از ولوج روح در آن اشکال ندارد.
پزشکان متخصص می توانند از طریق استفاده از روشها و دستگاه هاى جدید، نواقص جنین در دوران باردارى را تشخیص دهند و با توجه به مشکلاتى که افراد ناقص الخلقه بعد از تولد در دوران زندگى با آن مواجه می شوند، آیا سقط جنینى که پزشک متخصص و مورد اطمینان آن را ناقص الخلقه تشخیص داده، جایز است؟
سقط جنین در هر سنّى به مجرّد ناقص الخلقه بودن آن و یا مشکلاتى که در زندگى با آن مواجه می شود، جایز نمی شود.
آیا از بین بردن نطفه منعقدشده اى که در رحم مستقر شده، قبل رسیدن به مرحله علقه که تقریباً چهل روز طول مى کشد، جایز است؟ و اصولاً در کدامیک از مراحل ذیل سقط جنین حرام است:
۱ ـ نطفه استقرار یافته در رحم،
۲ ـ علقه،
۳ ـ مضغه،
۴ ـ عظام (قبل از دمیدن روح).
از بین بردن نطفه بعد از استقرار آن در رحم و همچنین سقط جنین در هیچیک از مراحل بعدى جایز نیست.
استفتاء از آیت الله سیستانی درباره احکام سقط جنین
چه موقعی سقط جنین جایز است؟ آیا برای آن سن خاصیّ مطرح است؟
پس از انعقاد نطفه، سقط جنین به هیچ وجه جایز نمیباشد مگر زمانی که مادر بر جان خود بترسد و یا ماندن جنین در شکم او آنقدر پر زحمت باشد که غیر قابل تحمل گردد و خلاصی از آن، جز سقط جنین راهی دیگری ندارد، در این صورت تا روح در جنین دمیده نشده است سقط جایز است و اما پس از دمیده شدن روح در جنین سقط آن به احتیاط واجب به هیچ وجه جایز نیست حتی با وجود شرایط مذکور.
آیا مادری که فرزند نمیخواهد میتواند جنین خود را قبل از حلول روح بیندازد در حالی که ماندن جنین، خطری جدی برای مادر ندارد؟
او چنان حقی را ندارد مگر آن که بقای جنین برای مادر موجب زحمت فوق العاده و طاقت فرسا باشد.
گاهی پزشکان، چنان تشخیص میدهند که جنین بیماری خطرناکی دارد واگر زاده شود اوناقص الخلقه خواهد بود و یا پس از اندک زمانی، خواهد مرد و پزشکان، ترجیح میدهند که جنین را ساقط کنند آیا چنان حقی را دارند؟ وسرانجام دیه او به عهده کیست؟
تنها بدین جهت که جنین ناقص الخلقه و یا پس از تولد، فقط مدت کوتاهی زنده خواهد بود، مجوز سقط جنین نمیشود پس مادر نمیتواند اجازه چنین کاری را به پزشکان بدهد و آنان نیز نمیتوانند جنین را خارج کنند و دیه بر عهده کسی است که عملاً به چنان کاری دست زده است.
آیا زنی که به بیماری ایدز مبتلاست میتواند سقط جنین کند؟
این کار جایز نیست بخصوص پس از آنکه روح به جنین دمیده شده، اما اگر ادامه حاملگی برای مادر ضرر داشته باشد قبل از دمیده شدن روح در جنین، سقط آن جایز است، ولی پس از آن اشکال دارد.
از نظر شرع سقط جنینی که در شکم مادر است و مشخص شده که معلول است در صورتیکه زیر ۴ ماه باشد چگونه است؟ اگر از ۴ ماه بگذرد چگونه است؟
بعد از دمیدن روح حرام است و قبل از آن اگر حفظ جنین برای مادر ضرری یا حرجی باشد سقط آن مانعی ندارد.
جنینی توسط پدر و مادر سقط شده است. سن او بین ۲۲ تا ۴۸ روز بوده است. دیه او چقدر است؟ و به چه کسانی تعلق میگیرد؟
دیه بر مباشر اسقاط واجب است پس اگر با خوردن قرص بوده بر مادر واجب است و باید به پدر بدهد و پدر مى تواند ببخشد واگر به وسیله پزشک بوده بر او دیه واجب است (هرچند که قتل به درخواست پدر و مادر بوده) و باید به پدر ومادر دیه را بدهد و مى توانند ببخشند و مقدار آن ۱۰۵ مثقال نقره است.
زنی که ۲ هفته حامله است و ۲ فرزند دارد و میخواهد سقط جنین کند چه حکمی دارد؟ (می ترسد که چون دارو استعمال کرده فرزند ناقص باشد)؟
سقط جنین جایز نیست مگر اینکه نگه داشتن آن برای مادر ضرری باشد یا مشقّت زیاد داشته باشد که در این صورت سقط آن ما دامی که و لوج روح نشده باشد مانعی ندارد.
استفتاء از آیت الله مکارم درباره احکام سقط جنین
اگر طبیبى متوجّه نقض عضو جنین درون شکم مادرى شود، و در صورت اطّلاع دادن به والدین او، احتمال مى دهد آنان سقط جنین کنند، و شاید هم در مقام معالجه نقص عضو از جنین برآیند، که احتمال بهبودى بسیار کم است؛ و در ضمن اگر اطّلاع ندهد، در معرض شکایت والدین نسبت به عدم اطّلاع به آنان از وضعیّت جنین قرار خواهد گرفت، وظیفه طبیب در اینجا چیست؟
اطّلاع دادن اشکالى ندارد.
اگر پزشک به طور قطع تشخیص دهد که فرزندان بعدى زن و شوهرى، ناقص العضو خواهند شد، بفرمایید:
۱. آیا بر طبیب واجب است، در صورت سؤال والدین، واقعیّت را به آنان اطلاع دهد؟
۲. آیا در صورت عدم سؤال، بر طبیب واجب است به آنان بگوید، تا از پیدا کردن چنین فرزندانى جلوگیرى نمایند؟ اگر واجب نیست، آیا گفتنش حرام است؟
۳. اگر طبیب احتمال دهد که در صورت اطّلاع والدین از این مطلب، هربار که فرزندى پیدا کنند، اقدام به سقط وى خواهند نمود، در اینجا وظیفه طبیب چیست؟
۱. واجب نیست، مگر اینکه در سرنوشت آنان اثر مهمّى داشته باشد.
۲. در این گونه موارد اگر مسأله مهمّى است طبیب کتمان نکند.
۳. طبیب باید به وظیفه خود عمل کند، و اگر بیمار عمل خلافى انجام دهد او مسئول نیست منتها طبیب وظیفه خود را در امر به معروف و نهى از منکر انجام دهد.
مادران بارداری که نقص هورمونی دارند و لازم است برای حفظ جنین درمان خاصی را رعایت کرده و آمپول ویژهای تزریق نمایند اگر کوتاهی کنند حکم سقط را دارد؟
در صورتی که ضرورت مهمی نباشد باید تزریق آمپول مزبور را ترک نکنند.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
مطلب لقاح مصنوعی از دیدگاه حقوقی را نیز مطالعه کنید .